به مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره هم آفرین خوش آمدید

مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره هم آفرین

بیماری روان‌تنی چیست و چگونه ایجاد میشود؟

تحقیقات نشان می‌دهند که حالات خلقی و هیجانی افراد میتوانند باعث ایجاد یا تشدید اختلالات جسمانی شوند. سوالی که ذهن افراد را به خود مشغول می‌کند این است که چگونه عوامل روان‌شناختی (مانند اضطراب و هیجانات منفی) می‌توانند چنین اثری داشته باشند؟ برای پاسخ به این سوال دو مسیر احتمالی فرض شده است که از طریق آن عوامل روانی بر سیستمهای جسمانی افراد می‌توانند اثر بگذارند.

بیماری روان‌تنی

اولین مسیر این است که عوامل روانی از طریق سیستم‌های زیستی، بطور مستقیم عملکرد اعضا و احشاء را تحت تاثیر قرار می‌دهند. مثلا اضطراب و یا هیجانات منفی (مانند خشم، غم و …) می‌توانند منجر به ترشح هورمون‌ها یا تغییر عملکرد بعضی از دستگاه‌های بدن شوند و همین موضوع باعث ایجاد یا تشدید مشکلات جسمانی مانند مشکلات گوارشی، سردرد، گرفتگیهای عضلانی و … در افراد می‌شود.

مسیر دوم، از طریق رفتارهایی رخ می‌دهد که افراد با انجام آن‌ها باعث تشدید بیماریهای جسمانی خود می‌شوند. مثلا بدلیل اضطراب و یا افسردگی، فرد کمتر مراقب سلامت و تغذیه خود می‌باشد و همین موضوع مشکلات جسمانی وی را تشدید می‌کند.

بیماری روان‌تنی یا سایکوسوماتیک؛ آن دسته از بیماری‌ها هستند که اگرچه در ظاهر یک بیماری جسمانی هستند، اما در واقع فرایندهای روان‌شناختی در شروع، تشدید، تداوم و عود مشکلات جسمی فرد اثرگذار هستند. البته با این تعریف، امروزه اکثر بیماری‌های جسمی در دسته بیماری روان‌تنی قرار می‌گیرند، اما هم‌چنان برخی بیماری‌ها مانند سندروم روده تحریک پذیر (IBS)، کولیت روده، مشکلات متعدد گوارشی مثل ورم یا زخم معده و ریفلاکس، آسم، میگرن، دردها و گرفتگیهای اعصاب بدن مثل عصب سیاتیک، مشکلات قلبی-عروقی و انواع بیماریهای اوتوایمیون مثل ام اس و… بیش از دیگر بیماری‌های جسمی با مسائل روان‌شناختی در هم‌تنیده است. براساس نظریات روانشناختی در واقع این افراد از تظاهرات بدنی برای نشان دادن ناراحتی‌های هیجانی‌شان استفاده می‌کنند. اما سوال اینجاست که این دسته‌بندی چه اهمیتی دارد؟

در پاسخ به این سوال باید گفت که در بیماری روان‌تنی، یکی از وجوه درمان، درمان‌های روان‌شناختی هستند. یعنی اگر فرد صرفا درمان‌های پزشکی مرتبط با مشکل جسمی اش را پیگیری کند، نتیجه‌ی کاملی در درمان نخواهد گرفت. زیرا یکی از پایه‌های بیماری که همان مسائل روان‌شناختی است مورد غفلت واقع شده است. درصورت بهبودی موقت، باز هم عدم درمان روان‌شناختی مسائل زمینه‌ای، منجر به عود مجدد بیماری خواهند شد. درمان‌های روان‌شناختی متعددی می‌توانند در بهبود علایم فرد موثر باشند که بسته به تشخیص پزشک، به فرد توصیه می‌شوند. بطور کلی درمان‌های روان‌شناختی در دو دسته قرار می‌گیرند:

1- درمان‌های دارویی: این دسته از درمان توسط روانپزشک تجویز می‌گردد و معمولا براساس تشخیص روانپزشک، داروهای ضداضطراب و یا ضد افسردگی برای فرد تجویز می‌شود. این داروها کمک می‌کنند بخشی از حساسیت و آسیب‌پذیری سیستم عصبی افراد که منجر به بروز علایم جسمانی می‌شود، کنترل شود و میزان نشانه‌های جسمانی افراد کاهش یابد. هم‌چنین دارو کمک می‌کند تا آستانه‌ی تحمل فرد در برابر استرس و هیجانات منفی بالاتر رود و میزان بهم‌ریختگی روان‌شناختی و جسمانی وی در برابر محرک های ناخوشایند کمتر شود.

2- درمان‌های روان‌شناسی: این دسته از درمان توسط روان‌شناس اجرا می‌شود و با انواع مختلف گفتاردرمانی اجرا می‌شود. روان‌شناس تلاش می‌کند به فرد آموزش دهد که چه رفتارهایی باعث تشدید مشکلات وی می‌شود و چگونه می‌توان آن‌ها را تصحیح کرد. هم‌چنین با آموزش تکنیک‌های متعددی که برای مقابله با استرس و هیجانات منفی طراحی شده‌اند، به فرد کمک می‌کند در مواقع حساس و بحرانی بتواند مدیریت بهتری به لحاظ ذهنی و جسمانی داشته باشد. آموزش‌های روان‌شناحتی در درازمدت در پیشگیری از علایم عود بیماری موثر هستند.

درمجموع بسته به تشخیص متخصص، یک یا هر دو مورد درمان‌های روان‌شناختی به فرد توصیه می‌شود که به اندازه درمان پزشکی وی در بهبود بیماری موثر هستند.

استرس و ارتباط آن با بیماری روان‌تنی :

استرس از مهمترین عواملی است که در ایجاد، تشدید و عود علایم تمام بیماری‌های روان‌تنی می‌تواند موثر باشد. همین امر اهمیت آشنایی با این مفهوم و مفاهیم مرتبط با آن را بیشتر می‌کند.

تعریف استرس: استرس یعنی هر فشار روانی که از داخل یا خارج باعث برهم‌خوردن تعادل حیاتی می‌شود. درواقع استرس یک رابطه‌ی تنش‌زا بین فرد و محیط است و زمانی که این تنش از حد امکانات فرد فراتر رود و نتواند با این وضعیت مواجه شود، مشکلات متعدد جسمانی و روانی بروز می‌کند. به عبارت دیگر استرس یک تجربه هیجانی ناخوشایند است که به چگونگی ارزیابی فرد از ماهیت فشارهای محیطی و توانایی وی در مقابله با آن ها بستگی دارد. زمانی که فرد توانمندی خودرا کمتر از حد لازم برای حل مشکلات تخمین می‌زند، دچار استرس می‌شود. اگر ذهن انسان را مانند یک ترازو بدانیم، مادامی که بین مشکلات و توانمندی‌های فرد تعادلی برقرار است احساس آرامش می‌کند و به محض افزایش فشارهای محیطی و کاهش توانایی فرد، توازن این ترازو به هم می‌خورد و وی دچار استرس می‌شود.

در هر حال استرس طولانی‌مدت، بر عملکرد دستگاه‌های مختلف بدن از جمله سیستم قلبی-‌عروقی، گوارش، پوست و مو، سیستم‌های ایمنی، سیستم غدد درون‌ریز، سیستم عضلانی و اسکلتی و … اثر می‌گذارد و فرد را مستعد ابتلا به انواع بیماری‌های جسمانی و روانی می‌کند. نکته قابل تامل دیگر آن است که تحقیقات نشان می‌دهند، استرس‌های روزمره بیشتر از استرس‌های حاد و مواقع بحرانی به سلامت فرد آسیب می‌زنند. درواقع اگر فرد بطور مکرر با استرس‌های کوچک و مداومی در طول عمر خود در تماس باشد، آسیب بیشتری می‌بیند تا اینکه در اتفاقات ناخوشایند و خاص زندگی خود با استرس‌های بزرگی مواجه شود. چرا که هر بار تجربه استرس، تنظیم‌های سیستم جسمانی و روانشناحتی را بر هم می‌زند و اگر کسی بطور مکرر و مداوم دچار این بدتنظیمی شود، آسیب‌های ماندگار جسمی و روانی خواهد دید. نکته قابل تامل آنجاست که استرس‌های روزمره صرفا شرایط بیرونی زندگی (مانند ترافیک، شرایط اجتماعی و اقتصادی، خانواده و …) نیستند، بلکه ویژگی‌های درونی و شخصیتی (مانند حساسیت درونی بالا نسبت به روابط و موضوعات، سرشت اضطرابی فرد که وی را مستعد می‌کند در مسائل مختلف به میزان بیشتری مضطرب شود و …) بیش از مسائل بیرونی، باعث تجربه استرس‌های بیشتر روزمره می‌شوند. برای مثال فردی که نوع تعامل وی با محیط بیرونی و انسان‌ها، همراه با بدبینی و حساسیت بالا در روابط باشد، بیش از دیگرانی که اینگونه نیستند، استرس‌های روزمره (کوچک ولی مکرر) را تجربه می‌کند و در نتیجه بیشتر مستعد ابتلا به مشکلات جسمانی و روان‌شناختی است.

منابع

Carvalho, A. F., Ramirez, S. P., Macedo, D. S., Sales, P. M. G., Rebouc, J. C., Daher, E. F.,  &Hyphantis, T. N. (2013). The Psychological Defensive Profile of Hemodialysis Patients and Its Relationship to Health-Related Quality of Life. The Journal of Nervous and Mental Disease, 201(7), 621-628.

Hiller, W., Rief, W., &Brahler, E. (2006). Somatization in the population: from mild bodily misperceptions to disabling symptoms. Social Psychiatry and Psychiatric Epidemiology, 41, 704–712.

Hyphantis, T. N., Taunay, T. C., Macedo, D. S., Soeiro-de-Souza, M. G., Bisol, L. W., Fountoulakis, K. N., Lara, D. R., &Carvalho, A. F. (2013). Affective temperaments and ego defense mechanisms associated with somatic symptom severity in a large sample. Journal of Affective Disorders, 150, 481–489.

Kapalan, H., Sado, B., & Ruiz, P. (2015). Synapsis of psychiatry: Behavioral Sciences/ Clinical Psychiatry. 11th edition. Wolters Kluwer. 

Prasertsri, N., Holden, J., Keefe, F. J., &Wilkie, D. J. (2011). Repressive coping style: Relationships with depression, pain, and pain coping strategies in lung cancer out patients. Lung Cancer, 71(2), 235-40.

مقالات مرتبط با بیماری روان‌تنی :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *